فهرست
اصطلاحات رایج فرش
اصطلاحات فرش ، تاریخی چند هزار ساله دارد که همین پیشینه سبب به وجود آمدن اصطلاحاتی در آن شده که اکنون ما نسبت به آن شناختی نداریم. با مطالعه بیشتر پیرامون این حوزه، علم شیرینی را درک خواهیم کرد که ما را به اعماق زمان ها و مکان های دور می برد. با دانستن این اصطلاحات رایج به راحتی می توانیم خرید فرش را با کیفیت و آگاهی بیشتری تهیه کنیم. در ابتدا درباره اصطلاحات عمومی و سپس گره ها، دار و اندازه گیری خواهیم پرداخت.
اصطلاحات عمومی درباره فرش
تخته: به هر فرش و یا هر واحد قالی یا قالیچه تخته می گویند به عبارت دیگر واحد فرش تخته می باشد.
تار: تون: تونه : تار یا چله نخ هایی هستند چندلا شده و نازک که به صورت عمودی بر روی دار قرار میگیرند و وظیفه آنها نگه داشتن گره ها می باشد.
جنس چله ها برای فرش های ریز بافت ابریشمی است و برای حفظ سرما و انعطاف از نخ های پشمی استفاده می شود.
پود: نخ هایی از جنس پنبه که به به صورت افقی برای نگه داشتن چله ها و جلوگیری از جمع شدگی رنگ ها به کار می رود.
ترنج: به بخش مرکزی فرش که معمولاً مدور یا بیضی شکل هستند ترنج گفته می شود .
اصطلاحات گره
گره متقارن : همان گره ترکی است.
گره نامتقارن: همان گره فارسی است.
دانه : در اصطلاحات فرشی دانه همان گره است.
بافت سنه: فارسی بافت را بافت سنه گویند.
ریشه: نیز همان گره است.
رج: به ردیف طولی و عرضی گره ها رج گفته می شود.
جفتی باف: فرشی است که با گره های تقلبی بافته می شود.
اصطلاحات اندازه گیری فرش
ذرع: واحد اندازه گیری طول در فرش می باشد که در مناطق ترکی ۱۱۲ سانتی متر مناطق فارسی باف ۱۰۴ سانتی متر و در مناطق کرمانی با ۱۰۸ سانتی متر می باشد.
مقاط: در هر فرش یا تابلو فرش اصطلاحی به نام مقاط وجود دارد که به معنی هر دوازده هزار گره می باشد.
یعنی هر فرشی که دارای ۵ مقاط می باشد به اصطلاح یعنی ۶۰۰۰۰ گره دارد.
هرچه تعداد گره ها بیشتر باشد به معنی آن است که بافنده زحمت بیشتری بر روی آن کشیده است.
رجشمار : به تعداد رج های بافته شده یا همان گره های زده شده رجشمار گفته می شود.
یا در تعریفی دیگر به تعداد گره های بافته شده در ۷ سانتی متر شمار گفته میشود از شمار های معمول در بازار ایران ۴۰- ۴۶- ۵۰ – ۶۰ – ۷۰- ۸۰ می باشد.
متریک: واحد اندازه گیری ضخامت خامه متریک می باشد. به طور معمول متریک اعداد ۳ تا ۱۰ می باشد که با هر واحد متریک که بالاتر می رود، خامه یک لایه ظریف تر می گردد.
اصطلاحات رایج دار در فرش
دار: دستگاه قالی بافی برای چله کشی و بافت که عموما از چوب یا فلز ساخته می شود دار گفته می شود که اجزای آن شامل سردار، زیر دار و راست رو ها می شود، به راست رو باهو نیز گفته می شود.
- سردار وظیفه مهار چله ها را دارد و در بالای سر دار قرار می گیرد.
- زیر دار همان وظیفه سردار را دارد ولی در پایین دار قرار می گیرد.
- راست روها در دو طرف دار قرار می گیرند و وظیفه نگهداری سردار و وزیر دار را دارند.
چند اصطلاح از نوع فرش
گبه: به نوعی فرش با بافت درشت و پرز بلند میگویند که تعداد پود هایی که در هر رج رد می شود زیاد بوده و در مواقعی حتی به عدد ۱۴ میرسد.
به عنوان رو انداز و زیر انداز استفاده می شود طرح های رایج در آن سه ترنجی، شطرنجی، شیری و درختی می باشد.
پرده ای: فرشی است ظریف با ابعاد یک و نیم در دو و نیم متر که به دلیل ظرافت به آن در اصطلاح پرده ای گفته می شود.
خرسک: به فرشی که در نقشه آن دقت کافی نشده و از نخ درجه ۳ و ۴ و یا نامرغوب در آن استفاده شده است.
خرک: به فرش با ابعاد ۶۰ در ۹۰ و یا ۶۰ در ۱۰۰ فرش خرک گفته می شود.
مفاهیم دیگر
اسلیمی: به طرح هایی که با سبک اسلامی بافته می شوند طرح اسلیمی گفته می شود.
خامه: به پشم تابیده شده خامه اطلاق می شود که به صورت دولا تهیه می شود.
خم: ظرفی است سفالی که برای رنگ کردن خامه ها استفاده می شود.
بخیه زنی: بخیه زنی همان گلیم بافی است.
پل بافی: پل نیز به معنی زنجیره بافی در فرش می باشد.
تو دزدی: اصطلاح تو دزدی نیز به معنای نبافتن بعضی از رج ها از روی نقشه می باشد.
چاله : به زمینه فرشی که با خامه یک رنگ بافته می شود و نقش و نگار ندارد چاله گفته می شود.
بوم : به معنی زمینه است.
زمینه : بخشی از فرش می باشد که طرح و نقش و نگار روی آن شکل می گیرد.
چله کشی:
به نصب تار بر روی دار با هدف بافت فرش به صورتی که تارها یکی در میان زیر و رو باشند چلهکشی اطلاق می شود، چلههای زیر در پشت فرش قرار می گیرد و توسط بدنههای پرز پوشانیده میشود و چلههای رو نیز در داخل فرش قرار میگیرند.
عمل چلهکشی به سه روش، فارسی وآذری و یا تلفیقی انجام می گردد.
پاسخ به دیدگاه